کمک کنیم کودکان ریاضیات را یاد بگیرند. به رسم ادای دین به هفته کتاب و کتابخوانی هم که شده، یادداشتی برای یکی از مجلات نوشتهام که در ادامه آمده است.
هفته کتاب و کتاب خوانی است. اینکه من اینجا را برای نوشتن انتخاب کرده ام و اینکه تو اینجا را برای خواندن، نشان می دهد که من و تو حداقل یک دغدغه ی مشترک داریم و آن هم «ریاضی» است. ما اینجا هستیم که من از ریاضیات بنویسم و تو از ریاضیات بخوانی. نمی دانم جزء کدام دسته از ریاضی خوانها هستی؟ از آنهایی که هر واحد درسی برایشان فرصت عاشقی است و ساعتها می نشینند که رابطه ی هر خط را با خط بعدی جزوه کشف کنند و به لذت کشف و شهود عرفانی برسند؟ یا از آنها که اصلاً فکرش را هم نمی کرده اند که ریاضی دانشگاهی این باشد و فقط نگاهشان به تقویم دانشگاهی است که کی تمام می شود و خدا خدا می کنند که به رنج مشروطی گرفتار نیایند؟
در حال حاضر برای من فرقی نمی کند جزء کدام دسته باشی. می خواهم از کتابی برایت بگویم که در هر صورت برایت خواندنی است. متن اصلی کتاب 480 صفحه است، اما خبر خوش برای کم حوصله هایی مثل من این است که چکیده ی این کتاب فقط 42 صفحه دارد و با عنوان «کمک کنیم کودکان ریاضی یاد بگیرند» منتشر شده است. این 42 صفحه را کمیته ی شانزده نفره ی مطالعه ی یادگیری ریاضی به سرکردگی جرمی کیل پاتریک و جین سوافورد نوشته اند و سال 1387 اساتید گرانقدر من مهدی بهزاد و زهرا گویا به مناسبت دهمین کنفرانس آموزش ریاضی در ایران، آن را در قالب 52 صفحه ترجمه کرده اند و انتشارات فاطمی هم افتخار چاپ و نشر این کتاب را به نام خود رقم زده است.
یکی از قشنگ ترین قسمتهای این کتاب -بر خلاف کتابهای دیگر- مقدمه ای است که مترجمان بر آن نوشته اند و من هر بار که می خوانم روحم تازه می شود. این کتاب، ریاضی نیست؛ درباره ریاضی است. دغدغه اش هم من و شماییم. حرفش این است که ما چه بلایی سر بچه هایمان می آوریم که کودکی که خودش مقایسه میکند، بزرگتری و کوچکتری را میفهمد، تساوی را می شناسد، دسته بندی میکند، تخمین میزند و حتی می شمارد، به محض اینکه پایش به مدرسه باز میشود سر در گم میشود و در فهم ریاضی با مشکل مواجه میشود؟ چه کرده ایم که جماعتی بار آورده ایم که یا عاشق ریاضی هستند، یا از آن متنفرند؟
چه کار کرده ایم که حتی دانشجوی رشته ی ریاضی هم دل خوشی از رشته اش ندارد و بی هیچ لذتی، فقط به پاس شدن درس ها فکر می کند؟ یقیناً بخشی از مشکل، ما آموزشگران ریاضی هستیم که به جای «ریاضی ورزی»، به «ریاضی آموزی» روی آورده ایم و یادمان رفته است که ریاضی ورزی شیوه ای است برای تفکر و تلفیقی است از درگیر شدن، محاسبه کردن، فهمیدن، به کار بردن و استدلال کردن. یادمان رفته است که این نمادها و الگوریتم ها و تکرار و تمرین ها و این سؤال و آن سؤالها فقط بخشی از ریاضی است و نه تمام آن!
برای همین در این کتاب توصیه هایی برای پدرها و مادرها، سرپرستان، معلمان، مدیران و سیاست گذاران ارائه شده و از آنان خواسته شده است که دست به دست هم بدهند و کمک کنند که کودکان ریاضیات را یاد بگیرند و در آن ورزیده شوند. به گمانم همه ما به نوعی مخاطب این کتاب هستیم. مطالعه ی این کتاب را برای تفریح ذات هم که شده به شما توصیه می کنم.
✍🏻زهرا رحیمی، دکتری برنامه ریزی درسیمدرس درس «آموزش ریاضی»، دانشکده ریاضی دانشگاه الزهرا.